سواد عاطفی با خودشناسی
چگونه با خودشناسی سواد عاطفی خود را بالا ببریم
برای اینکه خودمان را بهتر بشناسیم و به درک بهتری از خودشناسی برسیم لازم است این نکته را بدانید که ما 4 نوع “خود” داریم:
خود آشکار
خود پنهان
خود کور
خود ناشناخته
خود آشکار، همان خود ظاهری است که دیگران ما را میبینند، مثلاً خود آشکار من میشود .
خود پنهان، خودی است که فقط خودم از آن مطلع هستم و اسراری که فقط خودم و کسانی که بسیار به من نزدیکاند از آن اطلاع دارند.
خود کور خودی است که خودتان آن را نمیبینید ولی دیگران آن را میبینند؛ مثلاً ممکن است کسی به شما بگوید: تو صدای خیلی خوبی داری یا خیلی مغرور به نظر میرسی و تو با شنیدن این جملات ممکن است تعجب کنی چون هرگز این خود کور را ندیدی!
خود ناشناخته نه خودم میبینم و نه دیگران میبینند!
چگونه سواد عاطفی خود را بهبود ببخشیم
برای اینکه بدانیم با دیگران باید چطور صحبت کنیم، ابتدا لازم است بدانیم طرف مقابل ما در چه فرهنگ و خانوادهای رشد پیدا کرده است. اگر من در خانوادهای مذهبی رشد پیدا کردم، بهراحتی نمیتوانم با همسری که از خانوادهای غیرمذهبی است ارتباط پیدا کنم و نیاز است که آموزش و مهارت لازم را در این زمینه پیدا کنم. اگر شما اختلاف فرهنگی و عقیدتی در یک وصلت و ازدواج را بپذیرید، حتماً حتماً باید سواد عاطفی خود را بالا ببرید و بدانید با اعضای خانواده همسرتان چطور صحبت کنید و چه رفتار مناسبی در مقابل همسر و خانواده همسرتان داشته باشید که مشکلی برایتان پیش نیاید.
خودآگاهتر شوید
این به معنی فهمیدن احساسات خود در طول روز است. میتوانید یک دفترچه یادداشت بگیرید و هر روز احساسات خود را در آن بنویسید. این کمک میکند تا شما بتوانید الگوهای خاصی را در احساسات خود تشخیص دهید. فرض کنید که در طول روز خود را عصبانی مییابید. به جای اینکه این احساس را نادیده بگیرید، سعی کنید بفهمید که چه چیزی شما را عصبانی کرده است. شاید متوجه شوید که وقتی گرسنه هستید، بیشتر عصبانی میشوید. این اطلاعات میتواند به شما کمک کند تا بهتر با عصبانیت خود مواجه شوید.
احساس دیگران را به رسمیت بشناسید
این به معنی تلاش برای درک و همدلی با احساسات دیگران است. میتوانید با دیگران در مورد احساساتشان صحبت کنید و سعی کنید از دیدگاه آنها به موضوعات نگاه کنید. فرض کنید یکی از دوستانتان ناراحت است. به جای اینکه بگویید “هیچچیزی برای ناراحت شدن نیست”، سعی کنید بگویید “متوجه هستم که ناراحت هستی. میخواهی در مورد آن صحبت کنی؟”
گوشدادن فعال را تمرین کنید
این به معنی تمرکز بر روی آنچه که دیگران میگویند است. سعی کنید به جای فکرکردن به پاسخ خود، به طور کامل به آنچه که دیگران میگویند توجه کنید. بهصورت شفاف ارتباط برقرار کنید: این به معنی بیان صادقانه و شفاف احساسات خود است. سعی کنید به دیگران بگویید که چه احساسی دارید و چرا. فرض کنید که با یکی از دوستانتان در حال صحبتکردن هستید. به جای اینکه فقط منتظر باشید تا نوبت شما برای صحبتکردن برسد، سعی کنید به طور کامل به آنچه که دوست شما میگوید توجه کنید.
مثبت بمانید
این به معنی تمرکز بر روی جنبههای مثبت زندگی است. سعی کنید به جای تمرکز بر روی مشکلات، به جنبههای مثبت زندگی توجه کنید. فرض کنید که روز شما خیلی بد بوده است. به جای اینکه فقط به چیزهای منفی فکر کنید، سعی کنید به چیزهای مثبتی که در طول روز اتفاق افتاده است فکر کنید.
روشنفکر باشید
این به معنی فکرکردن به طور مستقل و بیان نظرات خود است. سعی کنید به جای پیروی از دیگران، خودتان به فکرکردن در مورد موضوعات بپردازید. فرض کنید که در یک گروه درسی هستید و همه موافق هستند که یک پروژه را به یک روش خاص انجام دهند. اگر شما فکر میکنید روش دیگری بهتر است، به جای اینکه فقط با گروه موافقت کنید، سعی کنید نظر خود را بیان کنید.
به بازخورد گوش دهید
این به معنی گوشدادن به نظرات دیگران در مورد رفتار شما است. سعی کنید از این بازخوردها برای بهبود خود استفاده کنید. فرض کنید که یکی از دوستانتان به شما میگوید که گاهی اوقات بیش از حد سختگیر هستید. به جای اینکه این بازخورد را نادیده بگیرید، سعی کنید از آن برای بهبود خود استفاده کنید.
بهصورت شفاف ارتباط برقرار کنید
این به معنی بیان صادقانه و شفاف احساسات خود است. سعی کنید به دیگران بگویید که چه احساسی دارید و چرا. فرض کنید که یکی از دوستانتان چیزی کرده است که شما را ناراحت کرده است. به جای اینکه این احساس را درون خود نگه دارید، سعی کنید به آنها بگویید که “وقتی این کار را کردی، من ناراحت شدم”